انچه از ما منتشر شد

تمام نوشته های چاپ شده و منتشر شده ی خانم ابراهیمی در این وبلاگ جمع اوری می شود
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

عاشورا، اسلام با مسئولیت و تقابل انعطاف و تزلزل!

12 خرداد 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي

 

عاشورا داستان عبدالله بن عمرها است؛ انگار هم می داند و هم نمی داند، انگار هم اهل انعطاف است و هم اهل تزلزل؛ خودش می داند که عزتمندی در گرو یاری حسین (ع) است اما باز به ذلت تن می دهد!

حالا حسین بن علی (ع) با ایمان به انتخاب مسیر خویش، قصد دارد مدینه را به سمت منزلگاه عشق و عطش ترک نماید؛

حالا زمان مناسبی است برای تحلیل واکنش ها و می توان به تبارشناسی شخصیتها پرداخت و  حالا می توان کمیت و کیفیت خلوص داعیه داران دین را رصد نمود.

باید دید چه کسی همراه حضرتش می شود و چه کسی در میانه راه او را رها می کند؟!، کدام گروه در لحظات آخر به او می پیوندند و چه افرادی حسرت حضور در کربلا را تا ابد بر دل خویش می نهند.

عبدالله بن عمر یکی از مشهورترین افراد نسل اول اسلام و یکی از بزرگترین راویان حدیث است که گفته اند در انجام دستورهای دینی نیز بسیار مقید بوده است.

وی هنگام حرکت امام حسین (ع) به سمت کربلا پیش آمد، افسار اسب ایشان را گرفت و این گونه به گفت و گو با حضرتش پرداخت:

«یا اباعبدالله! چون مردم با این مرد (یزید) بیعت کرده‌اند و درهم و دینار در دست اوست، قهراً به او روی خواهند آورد و با سابقه دشمنی که این خاندان با شما دارد، می‌ترسم در صورت مخالفت با وی کشته شوی و گروهی از مسلمانان نیز قربانی این راه شوند.»،

من از رسول‌ خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: «حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری و نصرت وی بردارند، به ذلت و خواری مبتلا خواهند گردید». و پیشنهاد من بر شما این است که مانند همه مردم راه بیعت و صلح را در پیش بگیری و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسی!»

آنچه زشتی این کلام را بر ملا ساخت زیبایی پاسخ حضرت بود آنجا که فرمودند: «أُفٍّ لِهذَا الْکَلامِ أَبَداً ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرْضُ! برای همیشه تا آنگاه که آسمان و زمین پابرجاست، نفرین بر این سخن باد!»

اُف بر این منطق و نفرین بر این استدلال باد! کلام عبدالله بن عمر گویای چه منطقی بود که مستحق اُف و نفرین شد؟!

 عبدالله بن عمر مصلحت امام را در این می بیند که او نیز همانند سایر مردم با یزید سازش کند؛ امام خواهان رفتن است، رفتنی که ثمره اش شهادت است در سایه سار عزت اما عبدالله بن عمر دعوت به ماندن می کند، ماندنی که نتیجه اش سازش است همراه با ذلت.

امام خواهان ترویج اسلام با مسئولیت است و کلام «ابن عمر» مُبلغ اسلام بدون مسئولیت!

اگرچه امروز نیز برخی با مقاصد شوم خویش، اهداف عالیه  سیدالشهدا در قیام را خدشه دار می نمایند اما رصد کردن این گفتگوها به خوبی مبین این امر است که امام ازهمان ابتدا، تصمیم نهایی خود را برای مقابله با حکومت بنی امیّه گرفته بود و حاضر به پذیرش پیشنهاد افرادی چون عبدالله بن عمر نبود؛ قصد نداشت در خانه بنشیند و سکوت اختیار کند چرا که استمرار حیات اسلام را در گرو خون خویش می دید.

و ما نیز وقتی حرکتی را آغاز می کنیم…

 وقتی تلاشی در جهت رسیدن به مقصدی می نماییم…

حتی وقتی تصمیم نهایی خویش را برای رفتن می گیریم…

لاجرم با عبدالله بن عمرهایی روبرو می شویم که ازدرون و بیرون سر بر می آورند و حتی با وجودی که از ارعابشان اثری نمی بینند اما باز حاضر به سکوت نیستند، درست مثل عبدالله بن عمر که از شجاعت امام باخبر است اما باز دست از تلاشهای مذبوحانه خویش بر نمی دارد.

نکته جالبی که در ارتباط با شخصیت عبدالله بن عمر ذکر شده این است که در اواخر عمرش وقتی حجاج بن یوسف به مکه آمد و وی شبانه به قصد بیعت سراغ حجاج می رود.حجاج با دیدن او می‌گوید: «چرا با عجله قصد بیعت داری؟» و او چنین پاسخ می دهد:

از پیامبر شنیدم که «هر کس بمیرد در حالی که امام و پیشوایی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است!!»  لذا می‌خواهم از جاهلان نباشیم؛ حجاج‌بن یوسف نیز پای خود را به سوی او دراز می کند و می گوید: «به جای دستم، پایم را ببوس» و او نیز این کار را انجام می دهد.

اینکه ابن عمر، داشتن پیشوا را لازمه  زندگی عاقلانه می داند و با استناد به کلام نبی اکرم نمی خواهد به مرگ جاهلیت بمیرد،  نشان دهنده  نوعی اعتراف درونی است، اما در عین حال عجیب است که او در برهه ای از زمان با حضرت عل (ع) بیعت نمی کند و در برهه ای دیگر با معاویه و یزید بیعت می کند.

انگار هم می داند و هم نمی داند.

انگار هم درک می کند و هم درک نمی کند.

انگار هم می خواهد و هم نمی خواهد.

انگار هم اهل انعطاف است و هم اهل تزلزل.

خودش می داند که عزتمندی در گرو یاری حسین است اما باز به ذلت تن می دهد.

منطبق بر قول رسول الله (ص) و همانگونه که عبدالله بن عمر روایت کرد، اوج ذلت و زبونی برای آنها که حسین (ع) را یاری نکردند رقم خورد.

همانگونه که عبدالله بن عمر در آخر عمر با بوسیدن پای حجاج در صفحه ی تاریخ ذلتی ابدی را برای خود ماندگار نمود و نه تنها عبد الله بن عمر بلکه در طول تاریخ هرکس یاریگر فرزند رسول خدا نباشد چیزی جز خواری در انتظار او نخواهد بود.

 

    زهرا ابراهیمی(  فعال رسانه ای و کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)

https://www.khabaronline.ir/news/1297593/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%AA%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84

 نظر دهید »

پیوند عدالت و حریت با واقعه عاشورا

12 خرداد 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي


آنچه عاشورا را عاشورا ساخت نه صرفا شهادت وجود مقدس امام حسین(ع)، بلکه هدف مقدس ایشان است هدفی که نتیجه اش به باز گرداندن جامعه اسلامی به مسیر صحیح منتهی می شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، حقیقت قیام امام حسین(ع)، عدالت خواهی و مبارزه با ظلم است. هدفی که اگر از آن درس بگیریم تن به هیچ ذلتی نخواهیم داد. در طول تاریخ هیچ حادثه ای به عظمت واقعه عاشورا نبوده و هر آنچه از انقلاب و اصلاح در جهت رسیدن به عدالت شاهد هستیم وام دار قیام کربلاست.

قرائت صحیح از واقعه عاشورا، قرائتی اصلاح گونه و عدالت محور است و نتیجه آن چیزی جز مبارزه با کفر نیست و خطر پذیری جزء جداناپذیر آن است، در حالی که قرائت های واژگون از این رخداد عظیم، انسان را به تسلیم در مقابل ظلم تشویق می‌کند و داشتن یک حاشیه امن به هر قیمتی را رقم می زند.

 

عدالت، از جمله درس هایی است که می توان از قیام عاشورا گرفت. اگرچه ما عدالت را صرفا در بعد سیاسی و حکومت داری پررنگ می کنیم اما قیام عاشورا اعتراض به بی عدالتی سیاسی ازیک سو و بی عدالتی اقتصادی از سوی دیگر است. چرا که امام از یک طرف به مقابله با حکومت جور می پردازد (عدالت سیاسی) و از طرف دیگر با مساله نادیده گرفتن بهره مندی مردم از مواهب دنیوی به شکل عادلانه، مقابله می کند. (عدالت اقتصادی)

عاشورا با امور مختلف و جریان های متعددی پیوند خورده است. بازخوانی قیام عاشورا نیز دارای مراتب است. برخی در این بازخوانی بسیار سطحی عمل کرده و تشنگی امام یا سربریده اش را اوج این قیام تلقی می کنند و برخی به مراتب بالاتر اندیشیده و نه سر را که حقیقت سرسپردگی در برابر خدا را تبیین می نمایند. از جمله اوصافی که بیانگر سرسپردگی حضرت در برابر خداست، صفت حریت می باشد. حریت از جمله فضائلی است که جامع سایر فضیلت ها است. کسی که حر باشد تطمیع و تهدید در او جای ندارد. امام حسین (ع) نمود عینی حریت است تا جایی که دشمن نه با تطمیع و نه از طریق تهدید، نتوانست او را از طی مسیر حق، منصرف کند.

ویژگی حریت درس بزرگی است از عاشورا تا جایی که امام حسین(ع) را به تشنه سردادن راضی می کند و حضرت زینب(س) را به اینکه از این حجم از خشونت چیزی جز زیبایی حقیقت نبیند. وجود حریت در امام و یارانش آنها را تا چشیدن طعم شهادت همراهی می کند و عدم وجود حریت در دشمنان امام،  آنها را تا رقم زدن این جنایت رهنمون می سازد. برخی خواص جامعه آن روز به دلیل حر نبودن، در پی کسب امتیازات دنیوی بر آمدند و در لغزشگاه های دنیاپرستی و شهوت گرایی و کسب مقام و مناصب دنیوی لغزیدند آنها از یک طرف ترس از دست دادن موقعیت ها را داشتند و از سوی دیگر طمع رسیدن به مواهب دنیوی بالاتر را و این چنین خواص جامعه، عوام و ساده لوحان را در این مسیر با خود همراه و بزرگترین جنایت بشری را به نام خود ثبت کردند.

امروزه نیز نبودِ ویژگی حریت، جامعه را دچار مشکل کرده است و آنچه در از دست دادن این حریت دخالت دارد را می توان از این آیه قرآن فهمید که خداوند می فرماید: «سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید.》 (سوره مریم آیه ۵۹) در این آیه به دو امر اشاره شده است: یکی دور شدن از ذکر خدا که از جمله مصادیق آن نماز است و دیگری تبعیت از شهوات؛ بنابراین بیرون راندن معنویت از زندگی از سویی و جایگزین کردن شهوت مقام و منصب و مال و جاه از سویی دیگر در کم رنگ شدن ویژگی حریت موثر است.

اگر خواهان جامعه ای به دور از انحطاط هستیم،  لاجرم باید بر ویژگی حریت تاکید کنیم و اگر بخواهیم حر باشیم باید از رو آوردن به معنویت و دور شدن از شهوت استمداد بگیریم

https://www.imna.ir/news/388971/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D9%88-%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7

 نظر دهید »

به رسم روستا…!

12 خرداد 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي

به رسم روستا…!
شاید بتوان پیش درآمد و شرط مدنیت را خوگرفتن با قوانین روستا دانست. گویا همه‌ی جنجال ها در زندگی شهری محصول دورشدن از آداب روستاست.اگر رسم و رسوم روستا در شهرها احیا شود شهرها زیر سایه این قوانین به تمدنی حقیقی دست خواهند یافت.  

بعضی از قوانین موجودی که ما برای زندگی شهری خود وضع کرده‌ایم ما را به شدت از اخلاق دور می کند. قوانین نانوشته ای که منجر به تضییع حقوق دیگران می شود. این روزها آدم احساس می کند که وقت آن رسیده تا به رسم روستا عمل کند. آری، چه خوب می شد اگر به رسم روستا تنها هر که کاشت باید درو می کرد.

چه خوب بود اگر به رسم روستا، هیچ کس حق نداشت در هیچ معامله ای هیچ نقطه اضافی روی هیچ کلمه ‌ای بگذارد. در روستا کسی نمی توانست برای هر چیزی بدون دلیل حکم کند، ای کاش در شهر هم این قانون پیاده می شد. آدم‌های روستا بهتر می دانند که به هر کسی چه عنوانی بدهند و افراد را چگونه مورد خطاب قرار دهند. بر خلاف شهری‌ها که هر چه عنوان بلند بالا هست به یکدیگر می دهیم و به برکت زندگی شهری، همه صاحب عنوان شده ایم.

کاش در شهر هم به رسم روستا زادالمعاد بر اندوخته های مادی ارجحیت داشت. زندگی شهری آدم را پیچیده می‌کند با یک دنیا اصطلاحات پیچیده و سنگین،  وقتش رسیده که به رسم ده باز گردیم  و ازسِمَت های سفت و سختی که حتی با گفتن اسمشان به سرفه می افتیم انصراف دهیم. باید نفسی تازه کرد. به رسم روستا زندگی کرد، به رسم روستا نوشت و برداشت نمود و حتی به رسم روستا شعر گفت تا اشعار، دیگر بی ربط و بی ردیف و قافیه نباشند و کلمات به درستی کنار هم بنشینند. ما آدم ها بعد از مدت ها شهر نشینی پینه دست هایمان آب شده و توان خو گرفتن با آداب روستا را ازدست داده ایم انگار مدنی شدن از ما موجود دیگری ساخته است

https://sahebnews.ir/970538/%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7.htm

 نظر دهید »

فلسفه نامگذاری غدیر به عنوان بزرگترین عید مسلمانان

12 خرداد 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي

اصفهان - کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی در ارتباط با دلایل و فلسفه نامگذاری غدیر به عنوان بزرگترین عید مسلمانان توضیحاتی ارائه کرد.

زهرا ابراهیمی در گفت و گو با خبرنگار مهر،  با اشاره به اهمیت زنده نگه داشتن عید غدیر  اظهار داشت: اگرچه برخی ریشه تفاوت در نگاه شیعه و سنی را، تفاوت در تفسیر و تبیین واقعه غدیر می دانند اما باید به این نکته دقت کنیم که درک درست این واقعه و انتقال این درک صحیح به دیگران، خود می تواند وحدت آفرین باشد.

وی با بیان اینکه آنچه می تواند به بقای یک آیین و تثبیت یک عقیده کمک نماید این است که آن مسئله از حوزه  فردی خارج شده و تبدیل به یک آموزه اجتماعی شود، ابراز داشت: غدیر تنها اعتقادِ فردی بر جانشینی یک شخص نیست بلکه موضوعی اجتماعی است که تشکیل حکومت و جامعه اسلامی بر حول محور آن می چرخد.

بقای اسلام درگروِ زنده نگه داشتن غدیر است

 

 

 کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی با بیان اینکه نه تنها وجود شیعه بلکه بقای اسلام درگروِ زنده نگه داشتن غدیر است، ابراز داشت: وجود یک حکومت ضامن احکام و قوانین اسلامی چه در مرحله  قانونگذاری و چه در مرحله اجراست و حکومت نیز  به وجود حاکم، امام و پیشوا وابسته است.

وی  با بیان اینکه حقیقت غدیر، ضامنِ وجود امام برای حکومت اسلامی است، بیان داشت: در واقع پذیرش غدیر به پذیرش این امر ختم می شود که جامعه برای رسیدن به سعادت، نیازمند امام و پیشواست.

پذیرش ِنیاز به امام  نیز به معنای پذیرش حکومتی اسلامی است

ابراهیمی گفت: بر همین اساس پذیرش نیاز به امام در جامعه نیز به معنای پذیرش حکومتی اسلامی است تا در سایه آن حکومت، آموزه ها و دستورات الهی  قابل اجرا شوند چراکه نقشِ امام و پیشوا در جهت دهی به حرکت یک حکومت به سمت سعادت نقشی بی بدیل است.

وی تصریح کرد: اینکه شیعه همواره در طول تاریخ به مبارزه بر علیه ظلم بپا خاسته است و این مسیر را تا ظهور حضرت ولی عصر با همین حرارت ادامه خواهد داد نشان دهنده این است که مسلمان شیعی هرگز نسبت به اجتماع و آنچه در اجتماع روی می دهد بی تفاوت نخواهد بود.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی ابراز داشت: تمام جنجالهای استکباری در ارتباط با این قضیه بر سر این است که دست مسلمان از مدیریت  جامعه کوتاه شود، مسلمان شیعی تنها در بُعد فردی اختیاردار عقیده و عمل خویش باشد و اجازه  ورود در مسائل اجتماعی را نداشته باشد و این در حالی است که اعتقاد به مسئله  غدیر تکلیف ما را تا ابد نسبت به اجتماع روشن می سازد.

وی با بیان اینکه قطعا عقیده ای که تنها در پستوی خانه ها چطور زندگی کردن را آموزش دهد در عمل نیز به همانجا ختم خواهد شد، گفت: واقعه غدیر حقیقتی است که انسان را از فردیت خارج نموده و به اثرگذارترین امر در یک جامعه یعنی در دست گرفتن مدیریت آن جامعه، رهنمون می سازد.

تعیین حضرت علی (ع) می‌تواند تبیین کننده  معیارهای لازم برای منصب حاکمیت در جامعه باشد

 

ابراهیمی تاکید کرد: تعیین حضرت علی (ع) از جانب پیامبر گرامی اسلام (ص)، با ویژگی های خاصی که ایشان در علم و تقوا و شجاعت و عدالت دارند، می تواند تبیین کننده معیارهای لازم برای منصب حاکمیت در جامعه باشد و همین ملاکها نیز می تواند به عنوان معیاری مناسب برای تشخیص افراد صاحب صلاحیت در مراتب پایین تر نیز مورد استفاده قرار گیرد.

وی با این اعتقاد که با نگاه به این ملاکها و نیم نگاهی به ویژگی های مدیران و صاحب منصبان در جامعه و مقایسه ی این دو امر، اگر آرامش فکرمان بهم بریزد گناهی نکرده ایم، گفت: آنچه فاصله ما را با آرامش و سعادت زیاد می کند، از دست دادن هویت دینی است و غدیر عاملی برای تثبیت این هویت است.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به شبهات دینی ابراز داشت: دشمنان مدام با موضوع غدیر و مسئله ولایت در جامعه  اسلامی مشکل دارند و لحظه کوتاهی دست از تلاش برای تخریب آن بر نمی دارند.

وی تاکید کرد:  دقیقا به همین علت است که غدیرهویت دینی ما را نشان می دهد و جدا کردن یک امت از هویتش مساوی با حذف آن امت است

 نظر دهید »

اختلاف‌ها بر سر چیست؟ تفاوت‌ها ناشی از کجاست؟

12 خرداد 1399 توسط زينب صالحي هاردنگي


مگر نه این است که علی (ع) در میان امت اسلامی نخستین کسی بود که معارف الهی را از جانب پیامبر دریافت نمود؟ آیا تاریخ، شهادت نخواهد داد که بعد از معلم اول (پیغمبر اسلام)، کسی جز علی لایق دریافت عنوان معلم ثانی نبوده است؟

آیا طبق نص صریح قرآن، غدیر چکیده اتمام نعمت و اکمال رسالت خاتم رسولان معرفی نشد و ابلاغ نکردن آن، حُکم ترک رسالت را نداشت؟ شکستن اصنام جاهلی در فضای جاهلیت جز به دست علی علیه‌السلام بود؟

و آیا روایت أنا أوّل مَنْ صَدَّقَه و أنا أوّل مَنْ آمَنَ به و إنّی أوّل مَنْ أنابَ و سَمِعَ و أجابَ، لم یسْبِقْنی إلاّ رسول الله (ص) گواهی بر سَبقه ایمانی او نیست؟

آنچه می‌تواند پای عقیده را بلرزاند دنیاست. آیا مخالفان، شاهد سه طلاقه کردن دنیا توسط علی علیه‌السلام نبودند؟

چه کسی در تاریخ لحظه‌ای را که علی (ع) بعد از تقسیم بیت‌المال، مکان بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز شکر می‌خواند و زمین را بر عدالت ورزی‌اش شاهد می‌گرفت، ثبت نموده است؟

شاهدان غدیر را با فراموشی چه‌کار؟! مگر آن‌ها سال‌ها در رکاب پیامبر نجنگیده و مجروح نشده بودند؟ آن‌ها که حتی از سرمایه‌های خویش در پیشبرد اهداف اسلام دریغ نورزیده بودند؟ چه چیز آن‌ها را به فراموشی راضی نمود تا تنها هفتاد روز بعدازآن جریان، باانگیزه حذف غدیر از تاریخ، اتفاقات دیگری را رقم بزنند؟

سقیفه برپا شد. بحث‌ها بالا گرفت. گفت‌وگوها ادامه یافت، همه بر یک اصل وحدت داشتند و آن نیاز جامعه به رهبر بود. آن‌ها به دنبال تبعیت از دستور رسولی بودند که همواره تأکید می‌کرد جامعه نباید حتی یک روز بدون رهبر بماند. به همین دلیل هنوز جنازه پیامبر بر روی زمین بود که تصمیم به تشکیل جلسه گرفتند.

شاید احساس مسئولیت دست ازسرشان برنمی‌داشت! شاید آن‌ها تابع بودند. تابع کلام رسول! اما چرا از خود نپرسیدند خود پیامبر چه کسی را برای رهبری پیشنهاد داده است؟ چرا در آن مجلس هیچ‌کس از غدیر حرفی به میان نیاورد؟ یعنی به همین زودی نوای طنین‌انداز مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ پیامبررا فراموش کردند؟

واکنون آیا شاهد نیستیم که عمده روایات مربوط به غدیر، از مدارک اهل سنّت نقل‌شده است؟ آیا دلایل و اسناد این واقعه بزرگ و مقدس در کتب مخالفین به‌وفور یافت نمی‌شود؟

انبوه جمعیت، آفتاب داغ و آن‌همه مقدمه‌چینی از جانب پیامبر، سؤالی را در ذهن منکران غدیر به تصویر نمی‌کشد؟ چگونه عینِ حق را از حق محروم نمودند؟

مگر شما خلیفه خود را باور ندارید؟ مگر خود را مقید به گفته‌هایش نمی‌دانید؟ اگر کلام رسول خدا را فراموش کردید حرفی نیست اما لااقل بر کلام خلیفهٔ خود استوار بمانید آنجا که گفت: لَوْلا عَلِی لَهَلَک عُمَر، آری، غدیر دستِ رّدیست بر تمام نسخه‌های جعلی صراط مستقیم.

غدیر نه یک منسکی ظاهری که تجلیگاهِ پیام رسالت و بستر اجرای فرهنگ نبوی است، غدیر ابتدای مسیر نظام سازی برمبنای دین است.

 بدان امید که غدیر را نه انتهای رسالت، که ابتدای مسیر زندگی بر مبنای تمدن اسلامی بدانیم.

https://www.farsnews.ir/isfahan/news/13980530000421/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

انچه از ما منتشر شد

باز نشر نوشته های خانم ابراهیمی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • [⚡️جامعه، تشنه ی معارف دین است
  • آداب عیادت در نگاه اسلام/عزت بیماران کرونایی نباید خدشه‌دار نشود
  • آرامش را اینگونه به خانه خود بیاوریم
  • آنچه آرامش انسان را تامین می کند، یقین است
  • اختلاف‌ها بر سر چیست؟ تفاوت‌ها ناشی از کجاست؟
  • اداب سخن
  • از لفظ تا معنی
  • ازدواج سفید در نگاه اسلام
  • ازغربت بازماندگان کرونا تا همبستگی در سوگ آنان
  • استوانه تبلیغ دین خدا و مکتب تشیع
  • الگو بودن زنان مجاهد دفاع مقدس واقعیت‌ زنانه انکارناپذیر کشور
  • امامی که هرگز از صبر خسته نشد
  • انتخاب همسر به سبک زندگی اسلامی
  • اگر خدا نخواهد
  • اینجا فقط من
  • اینگونه برای فرزندان دعا کنیم
  • بایدها و نبایدهای مهدوی یاوری
  • بدون موضوع
  • برای آنان که با نوجوانان سروکار دارند.
  • بلایی که بر سر حقیقت زیباشناختی جامعه جوان آمده است
  • به بهانه ی هشتک نه مرسی!!
  • به رسم روستا…!
  • تاثیر فضای مجازی در ایجاد دلهره غیرواقعی از «کرونا»
  • تامل در وجود خویش
  • تبرج و خودنمایی افراد در فضای مجازی
  • تبیین شعاع رحمت الهی در ماه شعبان
  • تحولات اساسی، با خودسازی و تهذیب نفس امکان پذیر می شود/ تحول مثبت، نیازمند یک مدل مطلوب است
  • ترک بندگی؛ حاصل کلاس های دروغین مثبت اندیشی/فرد و اجتماع هر دو اصالت دارند
  • تعدد زوجات به نفع زنان یا مردان؟
  • حجاب
  • حضرت عبدالعظیم پناهگاه و مرجع علمی مردم بودند.
  • حقوق بشر در دین اسلام به چیزی فراتر از زندگی دنیوی می اندیشد
  • حق‌الناس را در عزاداری‌ها رعایت کنیم
  • حیاتی که در گرو سفرهای تبلیغی است
  • خدایا، به ما تفهیم کن معنای رضایتمندی را...
  • خواهر خورشید
  • دلنوشته ای برای خدا
  • ذکر؛ نیازی فطری
  • رابطه درآمد بالا و رزق فراوان معنادار نیست
  • راه همراه شدن با حکومت مهدوی تجلی اخلاق در وجود انسان و خانواده است
  • رزق، تنها یک ابزار برای بندگی بهتر است
  • رسانه نیازمند ارتباط پویا و اثربخش با حوزه است
  • رمضان
  • زیارت اربعین، نماد شیعیان معرفی شده است
  • سبک زندگی خودت را بشناس
  • سقوط تدریجی اخلاقی، نتیجه تربیت ناصحیح است
  • شفافیت آراء نمایندگان مجلس؛ چرا ؟!
  • شکستن تابوی تغییر، راه برون‌رفت از معضل بی‌اخلاقی
  • شیشه ها را بالا نکشیم
  • صنعتی که نقشه حذفمان را لا به لای عاشقانه‌هایش می‌کشد
  • طلبه هدف دارد
  • طیف گسترده اخبار و آفتی که تب تحلیل به جان جامعه می اندازد
  • ظلم به طبیعت، نتیجه فراموش کردن وظیفه امانتداری از انسان ها خودراضی است
  • عاشورا، اسلام با مسئولیت و تقابل انعطاف و تزلزل!
  • فاصله بین کودک بودن تا همسر شدن، با صفت رشید پُر می‌شود
  • فاصله بین کودک بودن تا همسر شدن، با صفت رشید پُر می‌شود
  • فربهی مناسک، تقویت یا تضعیف؟
  • فضیلت گریه بر اباعبدالله/آیا ثواب گریه بر تمامی اشکها تعلق می‌گیرد؟!
  • فلسفه نامگذاری غدیر به عنوان بزرگترین عید مسلمانان
  • قلم اینگونه است
  • متعصبان روشنفکر یا روشنفکران متعصب
  • مدیریت بحران، در گرو رفع بحران مدیریت
  • مسئولان نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان بخوانند
  • مسلمان دروغ نمی گوید
  • مهارنت نویسندگی
  • مهم ترین اصل در انفاق، حفظ آبرو است/ انفاق علنی عامل تشویق دیگران
  • نامه ای به یک کاندیدا
  • نوجوانانی که در خانه خود غریبه‌اند
  • نگاه اسلام به پدیده تکدی‌گری؛ در مواجه با متکدیان چه برخوردی باید داشت؟
  • نگاه جنسیتی در پیاده‌روی اربعین وجود ندارد
  • نگاهی بر خشونت و بی اخلاقی اخیر؛ مقصر کیست؟!
  • نگاهی به جایگاه اجتماعی بانوان طلبه؛ توانمندی‌هایی که باید به رسمیت شناخته شود
  • نیازسازی یا نیاز سنجی؟
  • پرستاری در دوران کرونا از دیدگاه اخلاقی و اسلامی
  • پزشکی در همه ایام سال روزه می گیرد
  • پیوند عدالت و حریت با واقعه عاشورا
  • چرا «دعا و تضرع» کرونا را دور نمی کند؟؛ مومن دلواپسی ندارد
  • چرا باید برای امام حسین (علیه السلام) ‌عزاداری کنیم؟
  • چرایی گرایش مردم به رمال‌ها/وقتی خیال‌پردازی جای عقل را می گیرد
  • گنج صلوات
  • ✨مثبت اندیش بود.

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس